[RB:Blog_And_Post_Title]

دانلودرمان عاشقانه

دانلودرمان عاشقانه-دانلودرمان عاشقانه-رمان ترسناک

آینده به کسی تعلق دارد که می داند چگونه منتظر نشیند.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

داستان طنزوکوتاه کارمشاوران

خداوند دوست دارد هرگاه بنده ی مومنش نرد برادر خود می رود خویشتن را برای رفتن پیش او آماده و آراسته گرداند.

چوپانی مشغول چراندن گله گوسفندان خود در یک مرغزار دورافتاده بود. ناگهان سر و کله‏ ی یک اتومبیل جدید کروکی از میان گرد و غبار جاده‏ های خاکی پیدا می‏شود. راننده ی آن اتومبیل که یک مرد جوان با لباس شیک ، کفش های Gucci ، عینک Ray-Ban و کراوات YSL بود، سرش را از پنجره اتومبیل بیرون آورد و پرسید: اگر من به تو بگویم که دقیقا چند راس گوسفند داری، یکی از آنها را به من خواهی داد؟

بقیه ادامه مطلب|نظریادتون نره دوستای عزیز


برچسب ها:

داستان,داستان کوتاه,داستان جذاب,داستان خواندنی,داستان نویسی,داستان عاشقانه,داستان طنز,قصه طنز,طنز نوشته,طنز کوتاه,طنز ادبی,داستان های طنز,طنز 91,طنز واقعی, داستانهای طنز جلال آل احمد, داستان کوتاه, داستان خانوادگی, داستان چوپان

ادامه مطلب