داستان خیلی کوتاه اماجالب به نام یک شانس برای تغییرزندگی.حتمابخونید براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است. در سال های دور پادشاه دانایی یک تخته سنگ بزرگ را در وسط جاده قرار داد و برای اینکه عکس العمل رهگذارن را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد... بقیه درادامه ی مطلب ادامه مطلب